شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴

مصرف کننده؛ بازنده نهایی جنگ قیمت ها

جنگ قیمت معمولا میان رقبایی که محصولات مشابه با اختلاف های جزیی را به بازار ارائه می کنند اتفاق می افتد، جنگی که در نگاه رقیب اول تصور اینکه «به زودی برنده خواهم شد» را ایجاد می کند، و رقیب دوم هم همان نگاه را نسبت به عملکرد خود دارد. از بیرون، یعنی «مصرف کننده» هم دقیقا همین تصور ایجاد می شود که؛ چه عالی! به زودی محصولات مورد نظر را به قیمت پائین تر خواهم خرید.

مصرف کننده؛ بازنده نهایی جنگ قیمت ها

جنگ قیمت ها اصطلاحی ست که در یک فایل صوتی از آقای محمد رضا شعبانعلی شنیدم. اتفاقی که معمولا در شرایط رکود و بازار رقابتی رخ می دهد. اما متاسفانه بر خلاف اغلب جنگ ها که یک برنده دارد و یک بازنده، جنگ قیمت ها در بازار کالاهای مصرفی عملا همه را بازنده میدان می کند.

جنگ قیمت معمولا میان رقبایی که محصولات مشابه با اختلاف های جزیی را به بازار ارائه می کنند اتفاق می افتد، جنگی که در نگاه رقیب اول تصور اینکه «به زودی برنده خواهم شد» را ایجاد می کند، و رقیب دوم هم همان نگاه را نسبت به عملکرد خود دارد. از بیرون، یعنی «مصرف کننده» هم دقیقا همین تصور ایجاد می شود که؛ چه عالی! به زودی محصولات مورد نظر را به قیمت پائین تر خواهم خرید.

چگونه این جنگ اتفاق می افتد؟

به اتفاقی که در واقع در حال رخ دادن است با یک مثال (که در همان فایل صوتی فوق الذکر شنیدم) بیشتر توضیح می دهم، برای مثال شما تولید کننده محصول پلاستیکی، با تصور اینکه محصولتان برای شما ۲۰۰ تومان تمام می شود و آن را ۲۵۰ تومان می فروشید، ۵۰ تومان سود می کنید. رقیب شما هم محصولی را که برایش ۲۰۰ تومان تمام شده ۲۳۰ تومان می فروشد. شما برای رقابت محصول خود را ۲۲۵ می فروشید، اما رقیب شما همان محصول ۲۳۰ تومانی را ۲۱۰ تومان می فروشد. حالا شما که می خواهید از رقیب خود عقب نمانده باشید هم ۲۱۰ می فروشید و یک بیلبورد (فضای تبلیغاتی) هم اجاره می کنید و عملا به بهای تمام شده تان اضافه می شود. حالا این محصول دیگر برای شما ۲۲۰ تومان تمام می شود. اینجا یعنی شما دو نفر بازنده های این جنگ هستید.

نتیجه

حالا که تقریبا شما و رقیبتان حاشیه سودی ندارید و عملا در حال ضرر کردن هستید، به این فکر می کنید که شاید اگر کمی از مقدار مواد خام ترکیبی من درجه ۲ باشد، یا اینکه اگر کمی بتوانم از کیفیت بسته بندی خودم بکاهم و هزینه هایم کمتر بشود، شاید مجدد هم بتوانم رقابت کنم، هم برای خودم حاشیه سودی ایجاد کنم! اینجا نفر سوم، یعنی «مصرف کننده» هم عملا از بازنده های این جنگ خواهد بود!

بهترین رقابت، ایجاد وجوه تمایز، ارائه محصول با کیفیت تر خواهد بود. اینطوری جنگ شما یک برنده نهایی دارد و آن هم «مصرف کننده» است.